ایست!مجرد نمانید ... خطرناک است

اينکه جوانان امروز دير ازدواج مي کنند مسئله اي است که ذهن خيلي ها را به خود مشغول کرده است، اما واقعا چقدر درباره تدوين راه کارهايي که مي توان براي اين آسيب فردي و اجتماعي ارائه داد، انديشيده و عمل کرده ايم، براي آگاهي از اينکه تاخير در امر ازدواج چه آسيب هايي مي تواند داشته باشد و جستن راه حل هاي رفع اين آسيب ها ، با دکتر محسن ايماني نائيني، روانشناس و عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس گفت و گو کرده ايم.

آقاي دکتر مهمترين دلايل تاخير در امر ازدواج را چه مي دانيد؟

وقتي مي خواهيم مسائل اجتماعي را مورد بررسي قرار دهيم نبايد به دنبال دليل واحدي باشيم بلکه هميشه دلايل چندگانه با کنار هم قرار گرفتن موجب بروز يک آسيب اجتماعي مي شوند. بنابر اين مي خواهم به چند علت از مهمترين علت هاي طولاني شدن تجرد جوانان بپردازم، مهمترين دليل، وضعيت اقتصادي جوانان است، وقتي يک جواني مسکن نداشته باشد و يا حقوق ثابتي نداشته باشد ديرتر به فکر ازدواج مي افتد.

در گذشته که مردم از نظر معيشتي وضعيت بدتري داشتند پس چرا زودتر ازدواج مي کردند؟

نبايد شرايط جوان امروز را با جوان 30 سال پيش مقايسه کنيم، آن زمان يک پسر زنش را مي آورد در يکي از اتاق هاي خانه پدري و با هم زندگي مي کردند اما جوان امروز خانه و زندگي مستقل مي خواهد، رفاه بيشتري طلب مي کند و کمتر تن به ازدواجي با شرايط سخت مي دهد. نکته ديگر در طولاني شدن دوران تجرد افزايش مدت تحصيل است است يعني سالها طول مي کشد که مراحل تحصيل طي شود و اين تفکر غلط هم حکم فرما شده است که افراد تا پايان تحصيلاتشان نبايد ازدواج کنند و همين بهانه اي شده است براي به تاخير انداختن ازدواج. البته برخي ها هم با وجود فراهم بودن اين امکنات و اتمام تحصيلات باز هم آن را به تاخير مي اندازند که علت اين موضوع مي تواند درگير شدن جوانان در ارتباط هاي نامشروع باشد، زيرا جواني که خودش را با اين خوشي هاي زود گذر سرگرم مي کند کمتر به سمت ازدواج مي رود، اين اتفاق خودش را به شکل تنوع طلبي هم نشان مي دهد، اينکه جواني با افراد متعددي در ارتباط باشد به سختي مي تواند زير بار محدود کردن خودش به يک شخص برود. مسئله ديگر ورود انديشه هاي فمينيستي به جامعه است اينکه مي گويند ديگر زنها نمي خواهند از کسي دستور بشنوند ويا بچه داري را نوعي ننگ و عار مي دانند. امروزه جوانان را آنگونه که بايد مسئوليت پذير بار نمي آورند، يعني جوانان امروز کودکي طولاني تري نسبت به جوانان نسل هاي گذشته دارند و خانواده ها هيچ مسئوليتي را به آنها واگذار نمي کنند تا تمريني براي آينده شان باشد دليل ديگر بر مي گردد به تربيت ناصحيح خانواده ها، اينکه امروزه جوانان را آنگونه که بايد مسئوليت پذير بار نمي آورند، يعني جوانان امروز کودکي طولاني تري نسبت به جوانان نسل هاي گذشته دارند و خانواده ها هيچ مسئوليتي را به آنها واگذار نمي کنند تا تمريني براي آينده شان باشد البته کم شدن تعداد فرزندان خانواده ها هم به اين موضوع کمک مي کند زيرا خانواده هاي کم جمعيت سعي مي کنند ديرتر اعضاي خودشان را از دست بدهند.

شما به دلايل طولاني شدن دوران تجرد پرداختيد، لطفا کمي هم درباره آسيب هايي که اين اتفاق مي تواند داشته باشد توضيح بدهيد.

افسردگي مهمترين آسيب طولاني شدن دوران تجرد است، پرخاشگري و استرس هم از عواقب فردي ديگر اين اتفاق هستند که نتيجه سرکوب نيازها و احساسات طبيعي فرد است. پايين آمدن تحمل و عدم انعطاف پذيري هم عواقب زندگي خودمختارانه هستند زيرا کسي که مدتها مجرد بوده اساسا ديگر به راحتي نمي تواند شراکت شخص ديگري در زندگي اش را تحمل کند. آيا با تامين نياز جنسي در خارج از چارچوب ازدواج مشکلات مربوط به سرکوب نياز جنسي کمتر مي شود؟ به هيچ وجه، زيرا همه مسئله که مربوط به جسم نيست بلکه رابطه جنسي کامل و سالم بايد همراه با امنيت رواني، عشق، اعتماد و مهمتر از همه آرامش باشد. اما در اينگونه روش ها هيچ کدام از اينها تامين نمي شود، از طرفي فرد باز هم خود را در جامعه طبيعي نمي داند بنابر اين مشکلات افسردگي اش ادامه خواهد داشت. مسئله ديگر به خطرافتادن امنيت اخلاقي و رواني جامعه است که تجرد طولاني مدت و ارتباط هاي خارج از محدوده ازدواج به وجود مي آورد به هر حال فرهنگ ايراني-اسلامي اقتضائات خاص خودش را دارد.

با وجود تمام اين مشکلات و پيامدهاي نا مطلوب براي رفع اين آسيب چه بايد کرد؟

اول از همه اينکه بايد جوانان را از کودکي با پيام هاي ديانت آشنا کنيم، مثلا جوان متديني که مي داند اسلام گفته با ازدواج نصف دين کامل مي شود و يا بيشتر اهل جهنم را افراد عزب تشکيل مي دهند به تکاپو مي افتد که شرايط ازدواجش را فراهم بکند. ازطرفي خانواده ها هم بايد اقدام بکنند و توجه داشته باشند که فراهم کردن شرايط ازدواج يکي از حقوق فرزند است که برگردن پدر قرار دارد. بايد توجه داشته باشيم که ازدواج مستحب موکد است اما براي کسي که به گناه مي افتد واجب است. پايين آمدن تحمل و عدم انعطاف پذيري هم عواقب زندگي خودمختارانه هستند زيرا کسي که مدتها مجرد بوده اساسا ديگر به راحتي نمي تواند شراکت شخص ديگري در زندگي اش را تحمل کند، راهکار ديگر اين است که دولت بايد فکري براي اشتغال جوانان بکند تا زودتر شرايط ازدواج برايشان فراهم بشود و يا فعاليت هاي کمکي براي تسهيل در ازدواج جوانان را توسعه بدهد، يک شماره حسابي قرار بدهند که خيرين از طريق آن به ازدواج جوانان کمک کنند، اين موضوع مي تواند درون روابط خويشاوندي هم گسترش پيدا کند در گذشته تمام فاميل براي ازدواج يک جوان کمک مي کردند اما الان خويشاوندان همديگر را در اين کار تنها گذاشته اند. يک راهکار اساسي هم اين است که در زمينه فرهنگ سازي بيشتر فعاليت کنيم، يعني کتبي که در زمينه لزوم ازدواج نوشته مي شود بيشتر شود و به بهانه هاي مختلف در اختيار جوانان قرار داده شود در اين زمينه از رسانه هاي ديگر مثل راديو، تلويزيون وسايت ها فرهنگي هم کمک گرقته شود يعني اينها بيايند برنامه سازي کنند، کارشناس بياورند و شرايط مشاوره را براي جوانان فراهم کنند در کل بايد اين موضوع به روش هاي مختلف براي جوانان پر رنگ شود تا بيشتر به آن فکر کنند. البته بايد درباره خانواده ها هم فرهنگ سازي صورت بگيرد تا کمتر سخت گيري کنند، همه مي دانيم که خانواده ها به فکر خوشبختي جوانشان هستند اما بايد در عين حال که احتياط مي کنند کمتر به مسائل بي اهميت مثل مهريه و تجملات بپردازند.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: